رهروان ولایت ـ در فرهنگ قرآن اصل و اساس انحراف و گرفتار شدن در جاده انحرافات و گمراهیها، خارج شدن از دایرهی بندگی و هدایت خداوند متعال است. به این معنا که هرگاه انسان خود را از چتر ولایت الهی خارج کرد در واقع خود را تحت کنترل ضلالت و گمراهی و ولایت شیطان قرار داده است.
قبل از اینکه به راههای تسلط شیطان به انسان بپردازیم لازم به ذکر است بدانیم که شیطان برای موفقیت و تسلط بر افراد بسیار دقیق و مهندسی عمل میکند و در کار خود با دقت و روش خاص و آرامی به دنبال اهداف خود است که در منطق قرآن با نام سیایت گام به گام از آن یاد میشود: «ولا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!». [1]
مرحله دوست داشتن شیطانی
هرچند در آیات متعددی خداوند متعال دشمنی آشکار شیطان را برای انسان بیان کرده است ولی انسانی که در غفلت بیخبری و مستی شهوات دنیایی گرفتار شده است، دوستی خدا را فراموش کرده و این دشمن آشکار را دوست خود قرار میدهد که در نهایت با اتخاذ این دوستی نکبت بار، شقاوت اخروی را برای خود فراهم میکند. «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ؛ همانا سُلطه ی شیطان بر کسانی است که او را دوست دارند (ولایت او را بر خویش بپذیرند)». [2]
مرحله قلقلک و القای شیطانی
هرچند در آیات متعددی به شیطان و دشمنیاش اشاره شده ولی نباید از این موضوع قافل شد که تحرکات و تهدیدات شیطان در حد قلقلک و وسوسه است. «وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَأَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنا بر این، مرا سرزنش نکنید خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم! مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند». [3]
مرحله ارتباط حضوری یاران شیطان (مشاوره حضوری)
شیطان در استراتژیک تسلط خود بر انسان تنها به تحرکات و وسوسههای نفسانی خود بسنده نمیکند بلکه در موارد زیادی از کارگزارانی استفاده میکند که قبلاً مقهور تسلط شیطان شدهاند: «وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِک وَ رَجِلِک؛ و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز». [4] «وَ إِخْوانُهُمْ یمُدُّونَهُمْ فی الغَی ثُمَّ لا یقْصِرُونَ؛ و (ناپرهیزگاران را) برادرانشان (از شیاطین) پیوسته در گمراهی پیش میبرند، و باز نمیایستند!» [5]
نفوذ و تصرف در قلب
در فرهنگ اسلامی قلب یا روح انسانی از جایگاه و اهمیت والایی برخوردار است از این رو در منطق روایات اسلامی قلب محل و حرمالهی معرفی شده است: « الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیرَ اللَّه؛ دل حرم خداست ، پس در حرم خدا، غیر خدا را ساکن مکن » [6] ولی هرگاه انسان از ذکر و یاد الهی اعراض کرد این حرم الهی محل عبور و مرور شیطان میشود «الَّذی یوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ؛ که در درون سینه انسانها وسوسه میکند» [7]
همنشینی و همراهی با شیطان
از جمله مراحل و خطرات سختی که شیطان، انسان را در آن تهدید میکند، زمانی است که انسان آنقدر از مسیر هدایت خارج شود که شیطان را همنشین و قرین خود ببیند: ««وَ مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکرِ الرَّحْمنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ؛ و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!» [8]
یارگیری و عضویت در سازمان شیطانی
بعد از اینکه انسان از یاد خدا اعراض کرد و شیطان را به عنوان یار و دوست و ولی خود انتخاب نمود در واقع این انسانی که روزی برترین مخلوقات خداوند برروی زمین به حساب میآمد به بدترین جنبندگان تبدیل میشود چرا که خود را در خیل سربازان شیطان قرار داده است. « اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکرَ اللَّهِ أُولئِک حِزْبُ الشَّیطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند!»[9]